واکسن 4ماهگی عروسکم
4ماهگیت مبارک نفسم بلاخره با چند روز تاخیر رفتیم واکسن 4ماهگیت رو زدیم اول چکاپ شدی وزنت7500گرم بود قدت 62/5 دور سرت 41 خداروشکر همه چی خوب و نرمال بود وباز نوبت واکسنت شد بهداشتیار این دفعه ی مرکز بهداشت عوض شده بود و به نظرم دستش بهتر بود خیلی اذیت نشدی یکم گریه کردی و زود ساکت شدی قبل از رفتنمون بهت استامینوفن دادم و بعداز اون خوابیدی تا شب خوب بودی و من هر 6ساعت بهت قطره استامینوفن دادم ولی نصف شد ساعتای 2/5 بود که دیدم وای چقدر داغی و تب داری و باباجونو صدا کردم و آوردیمت تو حال و لباستو کمتر کردمو یکم پاشویت کردم خنکتر شدی و تب اومد پایین چون اتاق خودمون گرم بود ترجیح داادم بقیه شب رو بریم تو اتا...
نویسنده :
مامان جونی
16:25
بدو بدوهای مامان...
هرچی می دووم نمیدونم چرا نمیرسم وبلاگتو آپ کنم کلی عکس از 3ماهگی و4ماهگیت دارم که باید آپلود بشن و کلی حرف از این روزای قشنگت که داره تندو تند میگذره امروز باید برای واکسن 4ماهگیت میبردمت ولی بخاطر مشغله زیادم نشد که صبح زود بریم و موند برای فردا چند روزی هم هست که سرماخوردی و الانم که بالا آوردن بهش اضافه شده داداشی هم این هفته امتحان پایانی حفظ موضوعی قرآنش هست که امتحان اونم کلی وقتمو گرفته باباجونتم که میان ترماش شروع شده و دیگه زیاد نمیتونه تو کارا بهم کمک کنه این شده که من موندم و این همه کار و اصلا نمیرسم که وبتو آپ کنم ولی عکسات همه محفوظه و در اسرع وقت آپلودشون میکنم بازم ببخش منو بخاطر این کم کاریم یه عالمه بوس برای دخمل قشگم...
نویسنده :
مامان جونی
14:13